مدل SHIFT مدلی است برای ایجاد تحول در زندگی هر فرد؛ و از سه بعد مهم (از دیدگاه و تجربهی من) تشکیلشده است، که میتواند انسان را در زندگی به رهایی، خشنودی و توانگری برساند. این مدل در سال ۱۴۰۰ توسط حمید حکاکی کوچ تحول طراحی شده است.
در دیدگاه من فردی که این سه (رهایی، خشنودی و توانگری) را زندگی کند، میتواند رنج بودنش را در این دنیا به میزان بسیار زیادی کاهش دهد و در بودنش احساس خشنودی را تجربه نماید، یا زمانی که به هر دلیل دچار هیجانات ناخوشایند میشود، فرآیند بازگشتش به احساس خشنودی و رهایی سریعتر اتفاق بیفتد.
مدل SHIFT in being | بخش اول: ایجاد تحول برای رهایی در بودن
در مدل SHIFT in being، حوزهی اول حوزهی تحول (Transformation) است، که نتیجهی آن رهایی در بودن است؛ یعنی ما قدم در مسیری بگذاریم که بتوانیم در زندگی خود احساس رهایی کنیم. اگر بخواهم در یک جمله آن را بیان کنیم:
رهایی در بودن یعنی اینکه ما از بند ذهن خود آزاد شویم.
ما نادانسته خودمان را با افکارمان و ذهنمان یکی میپنداریم، کافی است کمی چشمهای خود را ببندیم و به ذهن و افکارمان از دیدگاهی بالاتر نگاه کنیم. آنگاه جریان پیوسته افکاری که در ذهنمان عبور میکند را مشاهده میکنیم. جریانی که ما غالباً در درون آن غرقشدهایم و فکرهای بیپایان ما را با خود به هر سو میبرند. افکاری که ناشی از زندگی گذشته، تقلیدها یا تلقینهایی است که در طول زندگی به ما تحمیلشده یا انتخاب کردهایم.
برای رسیدن به رهایی باید ابتدا در مسیر پذیرش خود، سپس جدایی از هم هویت شدن با این جریان ذهنی بهوسیله خودآگاهی (consciousness) قرار بگیریم. حالا که این جدایی و آشنایی با جریان ذهنی اتفاق افتاد میتوانیم برای خود معنایی در زندگی خلق کنیم و آینده را مطابق با اصالت خود بنا نماییم.
[پایههای نظری این بخش از مدل SHIFT in being، بر اساس نظریات ورنر ارهارد، اکهارت تُله و تجربیات و آموزههای من در کوچینگ است.]
مدل SHIFT in being | بخش دوم: دادن معنا به زندگی برای خشنودی در بودن
در مدل SHIFT in being، حوزهی دوم حوزهی معنای زندگی (Life meaning) است، که نتیجهی آن خشنودی در بودن است. اینکه در طول زندگی، در عین وجود تمام دردها و رنجِ بودن، ما بتوانیم احساس خشنودی حقیقی داشته باشیم، به معنایی که به زندگی میدهیم ارتباط دارد. دادن معنا به زندگی و در مسیر آن حرکت کردن همان حس خشنودی است که در زندگی جاری خواهد شد.
هرکدام از ما رسولانی هستیم که برای انجام رسالتی پا به دنیا گذاشتهایم. رسالتی که بدون آن حس اندوه همواره همراه ما خواهد. این سرگشتگی اگر با کشف معنای زندگی و رسالت شخصی درمان نشود، ناآگاهانه برای کسب آرامش و فراموشی رنج زندگی به لذتهای محدود پناه میبرد.
این معنای بودن است که ما را از درههای هولناک زندگی عبور میدهد؛ تعهد به چیزی بزرگتر از خودمان، انگیزه و سوخت اصلی زندگی و باعث خشنودی ما میشود.
پایههای نظری این بخش از مدل SHIFT in being، بر اساس نظریات ورنر ارهارد، ویکتور فرانکل، مدلهای مختلف یافتن رسالت زندگی و تجربیات و آموزههای من در کوچینگ است.
مدل SHIFT in being | بخش سوم: رسیدن به توانگری در بودن
در مدل SHIFT in being، حوزهی سوم (Personal Branding) است که نتیجهی آن توانگری در بودن است. ما در برندسازی شخصی در مسیر خلق ارزش برای دیگران قرار خواهیم گرفت. برند شخصی نوعی بودن است، یک نوع سبک زندگی است بر پایه اصالت، تمامیت و حرکت در مسیر رسالت و معنای زندگی. برند شخصی بودن یعنی ما در مسیری زندگی کنیم که مسیر منحصربهفرد ما است و در این مسیر است که میتوانیم بیشترین ارزش را به دنیا هدیه دهیم.
دنیا در تعادل است و هنگامیکه بودن ما منشأ خلق ارزش باشد، علاوه بر احساس خشنودی در زندگی، در برابر ارزشی که خلق میکنیم قادر خواهیم بود برای خود رفاه و آسایش فراهم کنیم. ما آفریده شدیم تا در مسیر کشف بهترین خودمان زندگی کنیم و درازای آن بودنی توانگرانِ داشته باشیم. برندسازی شخصی جایی است که ما به عرضهی ارزش خود به دنیا میپردازیم.
پایههای نظری این بخش از مدل SHIFT in being، بر اساس نظریات مختلف برندسازی و برندسازی شخصی (که در جای خود به تکتک آنها اشاره خواهد شد) و تجربیات و آموزههای من از کوچینگ و جلسات برندسازی شخصی است.