واژه: Supervison
نوع واژه: noun [uncountable] | اسم [غیرقابلشمارش]
«Supervision» فرایندی / مفهومی است که بهعنوان یک فرایند تخصصی در چند دههی گذشته در حوزهی کوچینگ برای راهنمایی و حمایت از کوچها به کار گرفته شده است. به فردی که در این فرآیند عمل «supervise | سوپروایز» کردن را انجام میدهد «Supervisor» میگویند. به فردی که در این فرایند «سوپروایو» دریافت میکند «Client | مُراجع» یا «Supervisee | سوپروایزی» میگویند.
در این نوشتار معادلهای واژهی Supervision در زبان فارسی بررسی میشود.
تعریف واژهی Supervision #
فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF, ۲۰۱۹)
سوپرویژنِ کوچینگ:
سوپرویژنِ کوچینگ، فرایندی پویا و بازتابی از همکاری، راهنمایی و حمایت است که از طریق آن، کوچها ظرفیت و پختگیِ شخصی، حرفهای و اخلاقیاتِ حرفهای خود را توسعه میدهند.EN
Coaching Supervision:
Coaching supervision is a dynamic and reflective process of collaboration, guidance and support through which coaches develop their personal, professional, and ethical capacity and maturity.
شورای اروپایی کوچینگ و منتورینگ (EMCC)
تعاملی که زمانی رخ میدهد که یک منتور یا کوچ، تجربیات کاریِ کوچینگ یا منتورینگ خود را نزد یک سوپروایزر میآورد تا مورد حمایت قرار گیرد و درگیر گفتوگویی بازتابی و یادگیری مشارکتی شود؛ با هدف توسعه و بهرهمندیِ منتور یا کوچ، مراجعان آنها و سازمانهایشان.
EN
Supervision:
the interaction that occurs when a mentor or coach brings their coaching or mentoring work experiences to a supervisor in order to be supported and to engage in reflective dialogue and collaborative learning for the development and benefit of the mentor or coach, their clients and their organisations.
شورای اروپایی کوچینگ و منتورینگ (EMCC)
سوپرویژنِ (سوپروایزرها):
تعاملی که زمانی رخ میدهد که یک سوپروایزر، تجربیات سوپرویژنِ خود، سوپروایز کردن کوچها و منتورها را نزد یک سوپروایزر دیگر میآورد تا مورد حمایت قرار گیرد و درگیر گفتوگویی بازتابی و یادگیری مشارکتی شود؛ با هدف توسعه و بهرهمندیِ سوپروایزر و افراد تحت نظارت او (منتورها یا کوچها).EN
Supervision (of supervisors)
the interaction that occurs when a supervisor brings their supervision experience, supervising coaches and mentors, to a supervisor in order to be supported and to engage in reflective dialogue and collaborative learning for the development and benefit of the supervisor and of their supervisees (mentors or coaches).
معادلهای فارسی واژهی Supervision #
۱- سوپرویژن #
واژهی «سوپرویژن» بهعنوان یک وامواژه در ادبیات تخصصی کوچینگِ فارسی پذیرفته شده و توسط جامعهی حرفهای این حوزه استفاده میشود.
۲- نظارت #
بر اساس تعریف واژهی Supervision که هدف آن لزوما نظارت بر فرایند یا جلسات کوچینگ یا کیفیت کوچ نیست، واژهی «نظارت» معادل کاملی برای Supervision نمیباشد. واژهی «ناظر» در ادبیات تخصصی روانشناسی و تا حدودی کوچینگ به کار گرفته میشود اما عمدتا واژهی «سوپروایزر» را به عنوان معادل این واژه به کار میگیرند. همانند واژههای کوچ و منتور.
۳- دیگر معادلها #
معانی غیرتخصصی واژهی Supervision
دیکشنری آنلاین آبادیس
سرپرستی، نظارت، برنگری
معانی دیگر: برنگری، نظارت، سرپرستی
فرهنگ علوم انسانی | داریوش آشوری
سرپرستی
منابع
- ICF Coaching Supervision Competency Model, 2024
- EMCC Competence Framework, Glossary V2, 2018
- دیکشنری آنلاین آبادیس: abadis.ir
- داریوش آشوری. (۱۳۹۲). فرهنگ علوم انسانی، ویراست سوم
تاریخچه
- انتشار: ۱۴۰۴/۰۴/۰۳