واژه: Supervisor
نوع واژه: noun [countable] | اسم [قابلشمارش]
«Supervisor» به نقشی حرفهای اطلاق میشود که در چند دههی گذشته بهعنوان یکی از متخصصینِ حوزهی کوچینگ شناخته شده است. به فرایندی که «Supervisor» انجام میدهد «Supervision | سوپرویژن» میگویند.
در این نوشتار معادلهای واژهی Supervisor در زبان فارسی بررسی میشود.
تعریف واژهی Supervisor #
فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF, ۲۰۱۹)
سوپروایزرِ کوچ:
کوچ باتجربهای که با یک کوچ (یا گروهی از کوچها) درگیر گفتوگویی۱ بازتابی و فرایندی همکارانه میشود، با هدف توسعه و یادگیری شخصی، حرفهای و اخلاقیاتحرفهای.EN
Coach Supervisor:
an experienced coach who engages in reflective dialogue and a collaborative process with a coach (or group of coaches) for personal, professional, and ethical development and learning.
معادلهای فارسی واژهی Supervisor #
۱- سوپروایزر #
واژهی «سوپروایزر» بهعنوان یک وامواژه در ادبیات تخصصی کوچینگِ فارسی پذیرفته شده و توسط جامعهی حرفهای این حوزه استفاده میشود.
۲- ناظر #
بر اساس تعریف واژهی Supervisor که هدف آن لزوما نظارت بر فرایند یا جلسات کوچینگ یا کیفیت کوچ نیست، میتواند معادل کاملی برای Supervisor نباشد. واژهی «ناظر» در ادبیات تخصصی روانشناسی و تا حدودی کوچینگ به کار گرفته میشود اما عمدتا واژهی «سوپروایزر» را به عنوان معادل این واژه به کار میگیرند. همانند واژههای کوچ و منتور.
۳- دیگر معادلها #
معانی غیرتخصصی واژهی Supervisior
دیکشنری آنلاین آبادیس
سرپرست، ناظر، مباشر، برنگر
معانی دیگر: مدیر، استاد راهنما، مدیر گروه
فرهنگ علوم انسانی | داریوش آشوری
سرپرست
منابع
- ICF Code of Ethics, 2024
- دیکشنری آنلاین آبادیس: abadis.ir
- داریوش آشوری. (۱۳۹۲). فرهنگ علوم انسانی، ویراست سوم
تاریخچه
- انتشار: ۱۴۰۴/۰۴/۰۲